در نهضت ملي شدن صنعت نفت، تقريباً تمامي درآمدهاي دولت بدليل تحريم نفتي ايران توسط دولت انگليس و حمايت دولت آمريكا و تحديد خريداران نفت ايران توسط اين دولت ها، متوقف شد در اين هنگام ، بدهی شرکت نفت (انگلیس) به ایران، ۵۰ میلیون لیره بود که دولت انگلستان تمامی ذخایر ارزی ایران در انگلستان را بلوکه کرد، و دولت ناچار شد تمامي بودجه خود را از محل ماليات ها و فروش اوراق قرضه ملي(حدود ۵۰ ميليون تومان) ، و خصوصاً صادرات غير نفتي تامين نمايد بطوريكه با وجود اين تحريم سنگين، درآمد دولت در سال۱۳۳۰ مبلغ ۹ میلیارد و ۵۲۲ میلیون ریال و هزینه هاي آن ۹ میلیارد و ۵۴۹ میلیون ریال شد، که کسری بودجه کمی را نشان میدهد.
پس از وقوع انقلاب اسلامی ايران هجوم دوباره دشمني هاي قدرت هاي استعمارگر اخراج شده آغاز شد ، پس از نا اميد شدن آنها از تهديدات سياسي ، تحريم ها يك بار ديگر به كار گرفته شد ، اين تحريم ها كه از ابتدا هم گسترده بود در طول سال هاي دفاع مقدس باعث فشارهاي زيادي بر اقتصاد ايران گرديد، از سويي ديگر باعث هوشياري مردم و رهبران انقلاب نسبت به عواقب سوء صادرات تك محصولي و اتكاء به درآمدهاي نفتي شد.
بر اساس گزارش شاخص رقابتپذیری جهانی۲۰۱۴، کشورهای جهان بر اساس استقرار در فازهای مختلف توسعه شامل فاز توسعه مبتنی بر منابع۱ ، فاز توسعه کارآیی محور۲ و نهایتا فاز توسعه نوآوری محور۳ به ترتیب به کشورهای توسعه نیافته، کشورهای در حال توسعه و نهایتا اقتصادهای پیشرفته یا دانشبنیان تقسیمبندی میشوند. کشورهای توسعه نیافته عمدتا کشورهایی هستند که در فاز اول توسعه قرار دارند و مشخصه اصلی اقتصاد آنها اتکاء به اقتصاد متکی بر منابع طبیعی است. نمونه واقعی این کشورها، کشورهای دارای ذخایر غنی خدادادی طبیعی شامل نفت و گاز و منابع معدنی هستند.
-------------------------------------
۱- Factor-Driven
۲- Efficiency Driven
۳- Innovation Driven
اتکای این کشورها به درآمدهای حاصل از این منابع طبیعی، رشد اقتصادی آنها را بهدلیل آسیبپذیری از نوسانات متعدد تحتالشعاع قرار داده است. به همین دلیل این کشورها سعی میکنند با تدارک تمهیداتی از این نوع اقتصاد خارج و به فاز بعدی اقتصادی که فاز اقتصاد کارآیی محور است، گذر کنند. در هر صورت با توجه به مسائل پیشرو در عبور از این مرحله، کشورهای مبتلابه این عارضه که از آن بهعنوان نفرین منابع یاد میشود، بهدلیل نوسان در درآمدهای حاصله با کسری بودجه مواجه شده و این کسری بودجه موجبات انحراف در بودجههای عمرانی و در کل سرمایه گذاریهای مولد شده و اقتصاد واقعی کشور را به چالش میکشاند؛ درنتیجه بهدلیل تحتالشعاع قرار گرفتن برنامههای بلند مدت توسعه اقتصادی، رشد چنین کشورهایی متوقف شده یا سیر نزولی پیدا میکند. این مهم درخصوص کشور ایران نیز صادق است. آسیبپذیری درآمدهای نفتی کشور بهدلیل نوسانات تصادفی و يا عمدي كشورهاي متخاصم، نمونهای واقعی از آسیبپذیري کشورهای مبتلا به نفرین منابع یا پارادوکس ثروث است.
استقلال اقتصادی و رهایی از سلطه خارجی در طول سالهای پس از انقلاب اسلامی با شدت و ضعف هايي درحال پیگیری است که نقطه اوج آن ابلاغ سیاست های اقتصاد مقاومتی توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی است.
مقام معظم رهبری (دام ظله العالی) در سخنان خود، ضمن تبیین اقتصاد مقاومتی، به بیان مؤلفههای اساسی آن پرداخته اند. بر اين اساس، مؤلفههای اساسی اقتصاد مقاومتی عبارتاند از:
مردمی کردن اقتصاد
کاهش وابستگی به نفت و پرهیز از خام فروشی
مدیریت مصرف
حمایت از تولید ملی وکاهش وابستگی خارجی
استفاده حداکثری از زمان و منابع
تامین نیازهای شرکتهای دانش بنیان
اقتصاد دانش بنیان(برپایی اقتصاد بر مبنای دانش).
چنانچه ملاحظه مي شود يكي از اركان اقتصاد مقاومتی ، اقتصاد دانش بنيان و مجموعه هاي دانش بنیان هستند.
با توجه به سوابق تاریخی کشور، و عزم ملي براي تحكيم استقلال اقتصادي ، لزوم رهايي از خام فروشي منابع و تحريم هاي گاه و بيگاه قدرت هاي بزرگ اقتصادي كاملاً روشن است. در اين جهت آنچه مي تواند بكلي اقتصاد كشور را از دسترس بازيگران بزرگ اقتصاد جهاني خارج كند اتكاء به دانش در اقتصاد ملي است.
مقام معظم رهبري همچنين در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی، یکی از مؤلفههای اساسی آن را مباحث مربوط به اقتصاد دانشبنیان مطرح میکنند و در مقاطع و جلسات گوناگون، بر لزوم اجرای آن تأکید مي نمايند. ایشان اشاره داشتهاند که اقتصاد مقاومتی، اقتصاد دانشبنیان است. به این معنا که از پیشرفت علمی استفاده میکند و اقتصاد را بر محور علم قرار میدهد.
بر اساس آمار اعلام شده از طرف معاونت علمي و فناوري رياست جمهوري در حال حاضر حدود ۷۰۰ شركت هاي دانش بنيان با تاييد اين معاونت ثبت شده اند ، بسياري از اين شركت ها سابقه فعاليت چندين ساله داشته و حتي موفق به صادرات كالا و خدمات به خارج كشور شده اند، معاونت علمي و فناوري رياست جمهوري در حال شناسايي شركت هاي فعال دانش بنيان و حمايت از ايجاد شركت هاي جديد مي باشد، اما يك سابقه منفي در درون سيستم بانكي باعث گرديده روند حمايت از اين شركت ها به خوبي انجام نشود، اكنون به بررسي اين موضوع مي پردازيم.
در سالهاي گذشته دو مفهوم نزديك به هم در جامعه و نظام بانكي با هم يكي فرض شده و در نتيجه آن تاثيرات سوئي، خصوصاً در نظام بانكي بجاي گذارده است. يكي "نخبگي" و ديگري "دانش بنياني" روشن است نخبگي صفت فردي است كه در دوره تحصيل و خصوصاً تحصيلات عالي بخوبي ظاهر شده و گاهي موفق به كشف و يا اختراعي شده است.
ضرورت بهره گيري از اين افراد باعث گرديد تا نهاد رياست جمهوري بنيادي بنام بنياد نخبگان را تاسيس و اين افراد را مورد حمايت قرار دهد، در برخي موارد نيز براي توليد انبوه اختراعات آنان دست بكار شد كه بدليل ناديده گرفتن عنصر كارآفرين، اكثر اين طرح ها با تجربيات تلخ و ناكامي هايي در ارتباط با تسهيلات بانكي مواجه شدند. اما مفهوم دوم يعني دانش بنياني، صفت مجموعه هايي است كه اغلب بصورت شركت تاسيس شده اند و واجد عناصر لازم براي يك بنگاه اقتصادي هستند. در اين مجموعه ها از بازار محصول و يا خدمت، اطلاعات كافي وجود دارد، از ارتباطات مالي و تامين مالي اطلاعات لازم وجود دارد، در خصوص محصول يا خدمت ، توجيهات اقتصادي انجام شده است.
سوابق تلخ مفهوم نخبگي در سيستم بانكي باعث گرديده تا قضاوت نادرستي در خصوص بالا بودن ريسك اعتباري شركت هاي دانش بنيان شكل بگيرد. در حالي كه كاملاً روشن است محصول شركت دانش بنياني كه بطور مثال در صنعت شيشه از روش هاي جديد و فناورانه براي توليد شيشه استفاده مي كند هم با كيفيت تر است هم ارزانتر. محصول خودروسازي كه متكي به دانش و فناوري روز است بسيار بيشتر مشتري دارد تا خودرويي كه با روش هاي قديمي توليد مي شود ، مصرف بالايي دارد، ايمني كمتري دارد و گرانتر تمام مي شود و... به اين ترتيب مي توان نتيجه گيري كرد كه شركت هاي دانش بنيان بدليل شناخت دقيق تر از خواص مواد، اعم از خواص فني و اقتصادي و همچنين شناخت دقيق تر از فرآيندهاي توليد، شامل روش هاي فناورانه توليد، داراي بهره وري بالاتر نسبت به شركت هاي غيرفناوراند.
بديهي است در محصولات و خدمات مشابه، توليدات و خدمات شركت هاي دانش بنيان قدرت رقابت بيشتري در بازار خواهند داشت و به اين ترتيب به نظر مي رسد ريسك اعتباري شركت هاي دانش بنيان بسيار پايين تر از شركت هاي غير دانش بنيان خواهد بود. لازم به ذكر است نظر مقام معظم رهبري در خصوص اعتبارسنجي شركت هاي دانش بنيان نيز مويد مطالب پيش گفته است.
مقام معظم رهبري در ديدار هشتم مرداد ۱۳۹۱ با فعالان توليد دانش بنيان:
سيستم هاي سنتي و قديمي اعتبار شناسي، از جمله از سوي بانكها و مراكز پولي، نسبت به اين شركت ها نگاهشان را عوض كنند، مشكل نقدينگي، مشكل مهم اين شركت هاست
نكته بسيار مهم در خصوص شركت هاي دانش بنيان اين است كه در صورت اعتبار سنجي صحيح اين شركت ها و در نتيجه بسط و گسترش تخصيص اعتبارات به سوي اين شركت ها، نظام بانكي درآينده شاهد كاهش چشمگير نسبت ريسك اعتباري و همچنين كاهش تدريجي روند نسبت مطالبات معوق بانك ها خواهد بود.
بنابراين بنظر مي رسد با توجه به عدم كارايي شيوه هاي سنتي مرسوم، بازنگري در روش هاي فعلي اعتبارسنجي شركت هاي دانش بنيان به عنوان يك ضرورت باعث بسط منافع بانك ، توسعه شركت هاي دانش بنيان و در نهايت تحكيم اقتصاد ملي خواهد گرديد.
* محسن سروش
رئیس اداره مدیریت ریسک بانک توسعه تعاون