شنبه ۱۳ تير ۱۳۹۴ ساعت ۱۲:۵۶
ساخت «لامبورگيني دست‌ساز» در مشهد!
به گزارش مهر، ساعت ۶ عصر ماشين را جلوي کارگاه ساده آقاي ريحاني پارک مي‌کنم و بلافاصله با او و پسرش مواجه مي‌شوم. پسربچه ۹ ساله‌اي که پدر معتقد است کار اصلي ساخت ماشين را او انجام داده است! سر صحبت را هم اول او باز مي‌کند و از نحوه ساخت ماشين مي‌گويد. «ايليا» آنقدر جدي و فني از مراحل ساخت لامبورگيني مي‌گويد تا کم‌کم باورم بشود که حرف‌هاي پدر تعارف نيست؛ پسر هم به اندازه پدر براي ساخت اين ماشين عرق ريخته است!
از کودکي به خودرو علاقه داشتم
محمدرضا ريحاني ۴۴ ساله است و در رشته مهندسي برق تحصيل کرده. چند سالي مي‌شود که ازدواج کرده و صاحب يک پسر و دو دختر است. وقتي از او مي پرسم چه شد که به فکر ساختن لامبورگيني وطني افتاديد، مي‌گويد: «هميشه از کودکي به ساخت خودرو علاقه داشته‌ام.» آقاي ريحاني يک سال و نيم پيش شروع به ساخت لامبورگيني‌اش کرده و وقتي مي گويم چرا لامبورگيني؟ جواب مي‌دهد: «وقتي پروژه‌‌اي را شروع مي‌کنم و حالا که دارم زحمتش را مي‌کشم، دلم مي خواهد بهترين نوعش را انتخاب کنم و به نظرم لامبورگيني بهترين بود و از نظر اقتصادي بدنه‌اش به شکلي است که اگر بخواهم بازتوليدش هم بکنم برايم سود دارد.» وقتي بداني لامبورگيني با پلاک موقت براي صاحبش چيزي حدود ۲ ميليارد تومان آب مي خورد، جواب آقاي ريحاني معناي بهتري پيدا مي کند.
هر نوع دستگاهي را مي‌توانم بسازم
تقريبا ۲ماهي مي‌شود که کارش تمام شده. قبل‌ترها از اين کارها زياده مي کرده است. مدت ۴ سال در کار ساخت دوچرخه بوده و دوچرخه‌هاي دنده‌اي و کمک‌دار تاشو و موتوردار ساخته است: «خيلي دستگاه‌ها را ساخته‌ام. دستگاه تراش، دستگاه کوره رنگ، دستگاه پرس هيدروليک، ربات ساخت جوشکاري و...همه را خودم مي سازم.» بعد هم مدتي در کار ساخت ماشين آلات صنعتي بوده. آقاي ريحاني مدعي است هرنوع دستگاهي را مي تواند بسازد؛ اما با وجود امکانات بهتر کارهاي بزرگ‌تري مي تواند انجام بدهد: «درکارگاهي که دارم فضا مناسب نيست بايد کارگاه بزرگ‌تري بگيرم و به فکر يک کارگاه بزرگ‌تر هستم.» بعد هم مشغول ساخت ماشين‌هاي صنعتي شده و دست آخر هم علاقه زياد، او را به سمت ساخت خودرو کشيده است.
لامبورگيني را به خاطر پسرم ساختم
درست است که او علاقه زيادي به ماشين دارد؛ اما ايده ساخت مدل لامبورگيني را پسرش ايليا به او داده است. ايليا علاقه زيادي به لامبورگيني دارد. آقاي ريحاني مي‌گويد: «بيشتر به خاطر پسرم آن را ساختم.» در آينده هم مي‌خواهد تعدادي از اين ماشين توليد کند و بعد به سراغ کارهاي جديدتري برود و از کارهاي جديد تر و بهتر، نمونه سازي کند.
کپي‌سازي يک صنعت است
آقاي ريحاني مشکلي با کپي‌کاري‌هايش ندارد و اتفاقا معتقد است کپي سازي يک صنعت است و کسي که کپي سازي مي‌کند، مي شود صنعت کار!
او مي گويد: «خود ژاپن زماني موتورهاي ايتاليايي و ماشين‌هاي آمريکايي را کپي مي کرده و بعد به اين حد رسيده يا مثلا همين چين! شما مي‌دانيد که چين يکي از بزرگترين کپي کاران است؟ اما به چين هم مي گويند کشور صنعتي! درصورتي که کارشان کپي است. البته هر ماشيني بايد اول قالب و بدنه اش طراحي و ساخته شود و امکانات خاصي مي‌خواهد؛ اما من روش خاصي را ابداع کرده ام که هر ماشيني را به راحتي مي‌توان توليد کرد. اما نمي‌توانم بگويم! البته شايد جاي ديگر کسي اين کار را کرده باشد؛ اما من اطلاعي ندارم.» درست است که اين ماشين از لحاظ ظاهري خود لامبورگيني است؛ اما از لحاظ فني با آن تفاوت دارد. لامبورگيني ۱۲ سيلندر است و ۴۰۰ کيلومتر سرعت دارد؛ اما اين ماشين ۸ سيلندري است و تنها ۲۰۰ کيلومتر در ساعت سرعت دارد.
فقط با ۱۵۰ ميليون لامبورگيني ساختم
اگر کسي بخواهد در ايران لامبورگيني وارد کند و بتواند پلاک موقت آن را به پلاک دائمي تبديل کند، نزديک ۸ ميليارد تومان هزينه‌اش مي‌شود؛ اما آقاي ريحاني با کمتر از ۱۵۰ ميليون تومان آن را ساخته است: «در ساخت يک هزينه مالي داريم و يک زماني که براي من يک سال و نيم طول کشيد؛ يعني تمام کارهايم را کنار گذاشتم و به ساخت اين ماشين چسبيدم!» آقاي ريحاني موفق شده هزينه ساخت را خيلي پايين بياورد و اين را يک موفقيت بزرگ مي‌داند. به نظر او مي شود خيلي ارزان‌تر هم اين دست ماشين ها را توليد کرد.
لامبورگيني را از روي چند تا عکس ساختم
براي ثبت اين ماشين به پارک فناوري رفته؛ اما استقبال خاصي از او نکرده‌اند به خاطر اينکه گفته‌اند کارش اختراع محسوب نمي‌شود و کپي است؛ اما او اعتقاد دارد کپي کاري دوحالت دارد: «زماني يک ماشين وجود دارد و يک گروه متخصص آن را دقيقا بازسازي مي‌کنند و قطعه به قطعه آن را مي‌سازند؛ اما حالت ديگرش موتور و شاسي ماشين است و بدنه تغيير مي‌کند؛ مثلا موتور اين ماشين موتور بيوک است؛ اما من قالب بدنه لامبورگيني را فقط از روي چند تا عکس درست کرده‌ام.»
اجراي طرح اوليه لامبورگيني با گِل!
آقاي ريحاني از اين ناراحت است که شرکت هاي خودروسازي استقبال خاصي از کارش نکرده‌اند. او به کانون مخترعين دانشگاه فردوسي مشهد هم رفته؛ اما براي کارش ارزشي قائل نشده‌اند و نظرشان اين است که اين کار اختراع و فناوري جديدي به حساب نمي‌آيد؛ گرچه او فکر مي‌کند که سايپا و ايران خودرو هم اينچنين دستگاهي را ندارند که ماکت يک ماشين را بسازند. ماکتي که او اول طرح آن را با گِل زده و بعد هم با گچ و کامپوزيت قالب ريزي کرده است.
هيچ کس از من حمايت نکرد
آقاي ريحاني مسير سختي را آمده وتوي کار نااميد هم شده؛ اما وقتي با استقبال بعضي از بازديدکنندگانش مواجه مي‌شود و تشويق هايشان را مي‌بيند، دوباره اميدوار مي‌شود و حتي ايده مي‌گيرد تا کار را به پايان برساند. خودش مي گويد :«هرکس به اينجا آمده تعجب مي‌کرده که چطور در يک کارگاه ساده با امکانات کم توانسته‌ام اين کار را به پايان برسانم.»
مثل هر توليدکننده‌اي آقاي ريحاني هم دلش مي خواسته حمايتش کنند تا با کيفيت بهتري کارش را به انجام مي‌رسانده، خط توليد راه مي‌انداخته و استانداردهاي بهتري را رعايت مي کرده و هنوز هم اميدوار است که اين کار شدني بشود. مي‌گويد: «من انتظار داشتم حداقل يک مدرک افتخاري به من مي‌دادند تا لااقل تشويقي براي ديگران باشد و ايده‌اي باشد براي کساني که مي خواهند وارد اين فضا بشوند و جنبه مثبتي برايشان داشته باشد.» با همه اين گلايه‌ها، آقاي ريحاني از کساني که او را حمايت کرده‌اند، تشکر مي‌کند و در جاي جاي مصاحبه از من مي‌خواهد که از اسپانسر او هم يادي بکنم!
نمايشگاه بين‌المللي خودرو و رونمايي از لامبورگيني ايراني
آقاي ريحاني هنوز هم پرانرژي و فعال است و يک لحظه هم در کارگاهش نمي‌نشيند. پسرش ايليا هم با اينکه دانش آموز دبستاني است؛ اما اطلاعات خيلي خوبي در حوزه فني دارد و همراه پدر در گارگاه مشغول است. حالا نمايشگاه بين اللملي مشهد در بخش خودرو يک غرفه رايگان در اختيارش قرار داده تا با افتتاح آن، ماشين را به نمايش عمومي بگذارند. اين نمايشگاه ۵۰ روز ديگر در مشهد آغاز به کار خواهد کرد.
محمد رضا ريحاني قصد دارد ۱۶ شهريور سفري را از مشهد به بندرعباس آغاز کند. او مي خواهد ۳۰ شهريور روز جهاني صلح، لامبورگيني پرشين گلفش را که نشان‌دهنده توانمندي ايراني است به خليج هميشگي فارس برساند و وقتي مي‌پرسم چرا اسم ماشين را لامبورگيني پرشين گلف گذاشته ايد؟ با لبخندي از سر شوق مي‌گويد: «عرق ملي!»
خودروي لامبورگيني آونتادور به تعداد ۶۰۰ عدد در کل دنيا ساخته شده و نمونه ساخته شده توسط آقاي ريحاني در حال حاضر به عنوان نمونه با موتور ۸ سيلندر ۲۲۰ اسب بخار با طراحي گير بکس خود سازنده قابليت حرکت و مانورهاي اساسي رانندگي را دارد و بر اساس اطلاعات ارايه شده قابليت نسب دو موتور ۸ سيلندر بر روي اين خودرو وجود دارد.
گفتني است اين خودرو که (lamborghini persian gulf) نام گذاري شده است قرار است به صورت نمايشي با همکاري شرکت ايراني دادمهر به عنوان سفير صلح ايران از شمال کشور تا خليج فارس با شعار صلح جهاني مسير مختلفي را از شهر هاي مختلف کشور طي نمايد.
از کودکي به خودرو علاقه داشتم
محمدرضا ريحاني ۴۴ ساله است و در رشته مهندسي برق تحصيل کرده. چند سالي مي‌شود که ازدواج کرده و صاحب يک پسر و دو دختر است. وقتي از او مي پرسم چه شد که به فکر ساختن لامبورگيني وطني افتاديد، مي‌گويد: «هميشه از کودکي به ساخت خودرو علاقه داشته‌ام.» آقاي ريحاني يک سال و نيم پيش شروع به ساخت لامبورگيني‌اش کرده و وقتي مي گويم چرا لامبورگيني؟ جواب مي‌دهد: «وقتي پروژه‌‌اي را شروع مي‌کنم و حالا که دارم زحمتش را مي‌کشم، دلم مي خواهد بهترين نوعش را انتخاب کنم و به نظرم لامبورگيني بهترين بود و از نظر اقتصادي بدنه‌اش به شکلي است که اگر بخواهم بازتوليدش هم بکنم برايم سود دارد.» وقتي بداني لامبورگيني با پلاک موقت براي صاحبش چيزي حدود ۲ ميليارد تومان آب مي خورد، جواب آقاي ريحاني معناي بهتري پيدا مي کند.
هر نوع دستگاهي را مي‌توانم بسازم
تقريبا ۲ماهي مي‌شود که کارش تمام شده. قبل‌ترها از اين کارها زياده مي کرده است. مدت ۴ سال در کار ساخت دوچرخه بوده و دوچرخه‌هاي دنده‌اي و کمک‌دار تاشو و موتوردار ساخته است: «خيلي دستگاه‌ها را ساخته‌ام. دستگاه تراش، دستگاه کوره رنگ، دستگاه پرس هيدروليک، ربات ساخت جوشکاري و...همه را خودم مي سازم.» بعد هم مدتي در کار ساخت ماشين آلات صنعتي بوده. آقاي ريحاني مدعي است هرنوع دستگاهي را مي تواند بسازد؛ اما با وجود امکانات بهتر کارهاي بزرگ‌تري مي تواند انجام بدهد: «درکارگاهي که دارم فضا مناسب نيست بايد کارگاه بزرگ‌تري بگيرم و به فکر يک کارگاه بزرگ‌تر هستم.» بعد هم مشغول ساخت ماشين‌هاي صنعتي شده و دست آخر هم علاقه زياد، او را به سمت ساخت خودرو کشيده است.
لامبورگيني را به خاطر پسرم ساختم
درست است که او علاقه زيادي به ماشين دارد؛ اما ايده ساخت مدل لامبورگيني را پسرش ايليا به او داده است. ايليا علاقه زيادي به لامبورگيني دارد. آقاي ريحاني مي‌گويد: «بيشتر به خاطر پسرم آن را ساختم.» در آينده هم مي‌خواهد تعدادي از اين ماشين توليد کند و بعد به سراغ کارهاي جديدتري برود و از کارهاي جديد تر و بهتر، نمونه سازي کند.
کپي‌سازي يک صنعت است
آقاي ريحاني مشکلي با کپي‌کاري‌هايش ندارد و اتفاقا معتقد است کپي سازي يک صنعت است و کسي که کپي سازي مي‌کند، مي شود صنعت کار!
او مي گويد: «خود ژاپن زماني موتورهاي ايتاليايي و ماشين‌هاي آمريکايي را کپي مي کرده و بعد به اين حد رسيده يا مثلا همين چين! شما مي‌دانيد که چين يکي از بزرگترين کپي کاران است؟ اما به چين هم مي گويند کشور صنعتي! درصورتي که کارشان کپي است. البته هر ماشيني بايد اول قالب و بدنه اش طراحي و ساخته شود و امکانات خاصي مي‌خواهد؛ اما من روش خاصي را ابداع کرده ام که هر ماشيني را به راحتي مي‌توان توليد کرد. اما نمي‌توانم بگويم! البته شايد جاي ديگر کسي اين کار را کرده باشد؛ اما من اطلاعي ندارم.» درست است که اين ماشين از لحاظ ظاهري خود لامبورگيني است؛ اما از لحاظ فني با آن تفاوت دارد. لامبورگيني ۱۲ سيلندر است و ۴۰۰ کيلومتر سرعت دارد؛ اما اين ماشين ۸ سيلندري است و تنها ۲۰۰ کيلومتر در ساعت سرعت دارد.
فقط با ۱۵۰ ميليون لامبورگيني ساختم
اگر کسي بخواهد در ايران لامبورگيني وارد کند و بتواند پلاک موقت آن را به پلاک دائمي تبديل کند، نزديک ۸ ميليارد تومان هزينه‌اش مي‌شود؛ اما آقاي ريحاني با کمتر از ۱۵۰ ميليون تومان آن را ساخته است: «در ساخت يک هزينه مالي داريم و يک زماني که براي من يک سال و نيم طول کشيد؛ يعني تمام کارهايم را کنار گذاشتم و به ساخت اين ماشين چسبيدم!» آقاي ريحاني موفق شده هزينه ساخت را خيلي پايين بياورد و اين را يک موفقيت بزرگ مي‌داند. به نظر او مي شود خيلي ارزان‌تر هم اين دست ماشين ها را توليد کرد.
لامبورگيني را از روي چند تا عکس ساختم
براي ثبت اين ماشين به پارک فناوري رفته؛ اما استقبال خاصي از او نکرده‌اند به خاطر اينکه گفته‌اند کارش اختراع محسوب نمي‌شود و کپي است؛ اما او اعتقاد دارد کپي کاري دوحالت دارد: «زماني يک ماشين وجود دارد و يک گروه متخصص آن را دقيقا بازسازي مي‌کنند و قطعه به قطعه آن را مي‌سازند؛ اما حالت ديگرش موتور و شاسي ماشين است و بدنه تغيير مي‌کند؛ مثلا موتور اين ماشين موتور بيوک است؛ اما من قالب بدنه لامبورگيني را فقط از روي چند تا عکس درست کرده‌ام.»
اجراي طرح اوليه لامبورگيني با گِل!
آقاي ريحاني از اين ناراحت است که شرکت هاي خودروسازي استقبال خاصي از کارش نکرده‌اند. او به کانون مخترعين دانشگاه فردوسي مشهد هم رفته؛ اما براي کارش ارزشي قائل نشده‌اند و نظرشان اين است که اين کار اختراع و فناوري جديدي به حساب نمي‌آيد؛ گرچه او فکر مي‌کند که سايپا و ايران خودرو هم اينچنين دستگاهي را ندارند که ماکت يک ماشين را بسازند. ماکتي که او اول طرح آن را با گِل زده و بعد هم با گچ و کامپوزيت قالب ريزي کرده است.
هيچ کس از من حمايت نکرد
آقاي ريحاني مسير سختي را آمده وتوي کار نااميد هم شده؛ اما وقتي با استقبال بعضي از بازديدکنندگانش مواجه مي‌شود و تشويق هايشان را مي‌بيند، دوباره اميدوار مي‌شود و حتي ايده مي‌گيرد تا کار را به پايان برساند. خودش مي گويد :«هرکس به اينجا آمده تعجب مي‌کرده که چطور در يک کارگاه ساده با امکانات کم توانسته‌ام اين کار را به پايان برسانم.»
مثل هر توليدکننده‌اي آقاي ريحاني هم دلش مي خواسته حمايتش کنند تا با کيفيت بهتري کارش را به انجام مي‌رسانده، خط توليد راه مي‌انداخته و استانداردهاي بهتري را رعايت مي کرده و هنوز هم اميدوار است که اين کار شدني بشود. مي‌گويد: «من انتظار داشتم حداقل يک مدرک افتخاري به من مي‌دادند تا لااقل تشويقي براي ديگران باشد و ايده‌اي باشد براي کساني که مي خواهند وارد اين فضا بشوند و جنبه مثبتي برايشان داشته باشد.» با همه اين گلايه‌ها، آقاي ريحاني از کساني که او را حمايت کرده‌اند، تشکر مي‌کند و در جاي جاي مصاحبه از من مي‌خواهد که از اسپانسر او هم يادي بکنم!
نمايشگاه بين‌المللي خودرو و رونمايي از لامبورگيني ايراني
آقاي ريحاني هنوز هم پرانرژي و فعال است و يک لحظه هم در کارگاهش نمي‌نشيند. پسرش ايليا هم با اينکه دانش آموز دبستاني است؛ اما اطلاعات خيلي خوبي در حوزه فني دارد و همراه پدر در گارگاه مشغول است. حالا نمايشگاه بين اللملي مشهد در بخش خودرو يک غرفه رايگان در اختيارش قرار داده تا با افتتاح آن، ماشين را به نمايش عمومي بگذارند. اين نمايشگاه ۵۰ روز ديگر در مشهد آغاز به کار خواهد کرد.
محمد رضا ريحاني قصد دارد ۱۶ شهريور سفري را از مشهد به بندرعباس آغاز کند. او مي خواهد ۳۰ شهريور روز جهاني صلح، لامبورگيني پرشين گلفش را که نشان‌دهنده توانمندي ايراني است به خليج هميشگي فارس برساند و وقتي مي‌پرسم چرا اسم ماشين را لامبورگيني پرشين گلف گذاشته ايد؟ با لبخندي از سر شوق مي‌گويد: «عرق ملي!»
خودروي لامبورگيني آونتادور به تعداد ۶۰۰ عدد در کل دنيا ساخته شده و نمونه ساخته شده توسط آقاي ريحاني در حال حاضر به عنوان نمونه با موتور ۸ سيلندر ۲۲۰ اسب بخار با طراحي گير بکس خود سازنده قابليت حرکت و مانورهاي اساسي رانندگي را دارد و بر اساس اطلاعات ارايه شده قابليت نسب دو موتور ۸ سيلندر بر روي اين خودرو وجود دارد.
گفتني است اين خودرو که (lamborghini persian gulf) نام گذاري شده است قرار است به صورت نمايشي با همکاري شرکت ايراني دادمهر به عنوان سفير صلح ايران از شمال کشور تا خليج فارس با شعار صلح جهاني مسير مختلفي را از شهر هاي مختلف کشور طي نمايد.
کد مطلب: 35149
ارسال نظر
مشاهده نظر مخاطبان
محمد
درود بر غیرتت همشهری
۱۷
dardsar
ماشین 8 میلیاردی رو با 150 میلیون ساختن فوق العادست ...
اینو میگن هنر !!!
نه اینکه مثله سایپا استعداد بخرج بدی و پراید 2 میلیونی رو 20 میلیون بسازی و فقط چراغاشو عوض کنی ! یا مثله ایرانخودرو بعد 60 سال دوباره پیکان جدید بسازی !
چطور ساختن اون پراید و پژو بی کیفیت با تولید انبوه کپی سازی نیست اما استعداد این هنرمند کپی سازی شده ؟ واسه اون مسئولینی که از چنین استعداد هایی حمایت نمیکنند واقعا متاسفم !!!
اینو میگن هنر !!!
نه اینکه مثله سایپا استعداد بخرج بدی و پراید 2 میلیونی رو 20 میلیون بسازی و فقط چراغاشو عوض کنی ! یا مثله ایرانخودرو بعد 60 سال دوباره پیکان جدید بسازی !
چطور ساختن اون پراید و پژو بی کیفیت با تولید انبوه کپی سازی نیست اما استعداد این هنرمند کپی سازی شده ؟ واسه اون مسئولینی که از چنین استعداد هایی حمایت نمیکنند واقعا متاسفم !!!
تازه ترین اخبار
