قیمت ارز هم مانند هر کالای دیگری که قابلیت خرید و فروش دارد، از قانون معروف عرضه و تقاضا پیروی میکند، البته خود عرضه و تقاضا از قانون نیاز و ارزش تبعیت می کنند، یعنی عرضه کننده اگر ارزش کالای خود را بیش از قیمت آن در بازار بداند ، طبعا عرضه را محدود تر میکند و از طرف دیگر متقاضیان نیز اگر قیمتی را بیش از آنچه باید و شاید ببینند، سعی میکنند با کم کردن مصرف تقاضا در بازار را کاهش داده و باعث تعدیل قیمت شوند.
در مورد ارز هم همین طور است، با این تفاوت که عرضه کننده عمده ارز در ایران بانک مرکزی است که یعنی دولت و تقاضا هم گاهی غیر واقعی است یعنی در اثر سو مدیریت یا فشارهای خارجی یا تبلیغات غلط یا ایجاد جو ترس و التهاب روانی، تقاضای کاذب ایجاد می شود.
بنابراین در شرایط ایجاد تقاضا ی کاذب وظیفه عرضه کننده عمده ارز این است که با تزریق صحیح و به موقع و بدون اینکه باعث تلاطمات در بازار شود به کنترل نرخ اقدام کند.
و البته همیشه با محاسبه نرخ تورم و بهره در کشور ما و کشورهای حوزه دلار مراقبت نماید که قیمت بازار تفاوت زیادی با بهای واقعی پیدا نکند.
و از طرفی اصطلاحا فنر جمع نشود و از طرفی هم قیمتها بیقاعده افزایش نیابد.
بار دیگر تاکید می کنم، بازار دارای هر اسمی که باشد تنها در یک صورت بازار واقعی خواهد بود و آنهم اینکه قیمت در آن واقعی و واحد باشد ،بنابراین اگر منظور از بازار متشکل، برانداختن انواع قیمت های قبلی و تعریف یک قیمت واقعی و یا نزدیک به واقعیت باشد ، و البته ،درباره قیمت های غیر واقعی کالاها و خدمات دیگر هم بررسی و اصلاح لازم به نظر می رسد.
نکته دیگر اینکه ، اگر اصلاح نظام اقتصادی کشور مد نظر مسئولین باشد، به نظر حقیر،قدم اول حمایت از کاهش نرخ تورم و بهره ،است، که آنهم البته برمیگردد به جلوگیری از افرایش بی رویه حجم نقدینگی.
یعنی اگر دولت مالیاتها را افزایش دهد،یارانهها برای حاملهای انرژی و دیگر موارد غیر ضروری را حذف کند، حتی سطح خدمات و ارز ساختن زیر ساخت ها را هم کاهش دهد، بهتر است از اینکه دائم از بانک مرکزی استقراض کند و حجم نقدینگی را بدون اینکه برای جذب آن برنامه ریزی کرده باشد، افزایش دهد.
* کارشناس بازار ارز
بنابراین در شرایط ایجاد تقاضا ی کاذب وظیفه عرضه کننده عمده ارز این است که با تزریق صحیح و به موقع و بدون اینکه باعث تلاطمات در بازار شود به کنترل نرخ اقدام کند.
و البته همیشه با محاسبه نرخ تورم و بهره در کشور ما و کشورهای حوزه دلار مراقبت نماید که قیمت بازار تفاوت زیادی با بهای واقعی پیدا نکند.
و از طرفی اصطلاحا فنر جمع نشود و از طرفی هم قیمتها بیقاعده افزایش نیابد.
بار دیگر تاکید می کنم، بازار دارای هر اسمی که باشد تنها در یک صورت بازار واقعی خواهد بود و آنهم اینکه قیمت در آن واقعی و واحد باشد ،بنابراین اگر منظور از بازار متشکل، برانداختن انواع قیمت های قبلی و تعریف یک قیمت واقعی و یا نزدیک به واقعیت باشد ، و البته ،درباره قیمت های غیر واقعی کالاها و خدمات دیگر هم بررسی و اصلاح لازم به نظر می رسد.
نکته دیگر اینکه ، اگر اصلاح نظام اقتصادی کشور مد نظر مسئولین باشد، به نظر حقیر،قدم اول حمایت از کاهش نرخ تورم و بهره ،است، که آنهم البته برمیگردد به جلوگیری از افرایش بی رویه حجم نقدینگی.
یعنی اگر دولت مالیاتها را افزایش دهد،یارانهها برای حاملهای انرژی و دیگر موارد غیر ضروری را حذف کند، حتی سطح خدمات و ارز ساختن زیر ساخت ها را هم کاهش دهد، بهتر است از اینکه دائم از بانک مرکزی استقراض کند و حجم نقدینگی را بدون اینکه برای جذب آن برنامه ریزی کرده باشد، افزایش دهد.
* کارشناس بازار ارز